بی تو عشق بی معناست ، می دانی ؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی ؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی ؟
دلم برای سادگی ام میسوزد وقتی دستانت را برایم مشت میکنی و میپرسی: گل یا پوچ ؟
در دلم میگویم : دستهای تو . . .
برو ای خوب من، هم بغض دریا شو ، خداحافظ
برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ
تو را با من نمی خواهم که ” ما ” معنا کنم دیگر
برو با یک “من” دیگر بمان ” ما “ شو، خداحافظ . . .
من ، دهقان فداکاری شده ام ، که تمام وجودش را به آتش کشیده روبرویت
و تو ، قطاری که چشم دیدن مرا ندارد . .
گاهی وقتا دلم میخواد یکی ازم اجازه بخواد
که بیاد تو تنهاییم … و من اجازه ندم !
و اون بی تفاوت به مخالفتم بیاد تو و آروم بغلم کنه و بگه
مگه من مردم که تنها بمونی!
در دهکده ی تو خبر از بوی ریا نیست / چون نیست ریا ، هیچکس انگشت نما نیست
ما طالب مهریم و دل از عاطفه لبریز / دل صافتر از تو به خدا هیچ کجا نیست .
همیشه همه توی بن بست زندگی برمیگردن سراغ عشق اولشون
اما چه سخته اون روزی که عشق اولت رفته باشه سراغ عشق اولش.
آدرس خدا را بد داده اند !
خدا در مکه و مدینه نیست
خدا در قلب تپنده آنانی است که مهر می ورزند