عاشقانه هایم همه رابه زانو زده !
توبه عشق چه کسی ایستاده ای . . .
دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت
تو ساده باور کن ، که سخت دوستت دارم . . .
تو را می خواهم و دانم که هرگز / به کام دل در آغوشت نگیرم
تویی آن آسمان صاف و روشن / من این کنج قفس مرغی اسیرم.
چگونه میتوانم فراموش کنم ، اینهمه عشق و محبت را ، چگونه میتوانم فراموش کنم طعم بوسه هایت را ، آن آغوش گرمت را ، که وقتی مرا در میان خودت میگیری انگار همه ی دنیا در وجودم جا گرفته.
زندگی را
دوست دارم به شرط آن که:
(ز)آن زندان نباشد
(ن)آن ندامت نباشد
(د)آن در ماندگی نباشد
(گ)آن گورستان نباشد
(ی)آن یاس نباشد
عشق آمد و شد چونم اندر رگ و پوست
تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست
اجزای وجودم همگی دوست گرفت
نامی است ز من بر من و باقی همه اوست.
تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد
به مادرم…
که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.
تو بهترین گل، میان شهر گلهایی
تو رنگ آفتابی،
شب که می رسد، مثل ستاره،
گوئیا مهتابی
تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم
شاید به جرم عشق ما متهم باشیم
باز در حضور تو آشفته خویشم
در سفره عشقت درویش درویشم. . .
با حس عجیبی ، با حال غریبی دلم تنگته
پر ازعشق و عادت، بدون حسادت دلم تنگته
گله بی گلایه، بدون کنایه دلم تنگته
پر از فکر رنگی، یه جور قشنگی دلم تنگته
تو جایی که هیچکی واسه هیچکی نیست و همه دل پریشون
دلم تنگه تنگه واسه خاطراتت که کهنه نمیشن
دلم تنگه تنگه برای یه لحظه کنار تو بودن
یه شب شد هزار شب که خاموش و خوابند چراغهای روشن
منه دل شکسته، با این فکر خسته دلم تنگته
با چشمایِ نمناک تر و ابری و پاک،دلم تنگته
ببین که چه ساده،بدون اراده، دلم تنگته
مثل این ترانه، چقدر عاشقانه دلم تنگته
یه شب شد هزار شب، که دل غنچه یِ ماه قرار بوده واشه
تو نیستی که دنیا به سازم نرقصه به کامم نباشه
چقدر منتظرشم که شاید از این عشق سراغی بگیری
کجا کی کدوم روز، منو با تمام دلت میپذیری
منه دل شکسته، با این فکر خسته دلم تنگته
با چشمایِ نمناک تر و ابری و پاک، دلم تنگته
ببین که چه ساده، بدون اراده، دلم تنگته
مثل این ترانه، چقدر عاشقانه دلم تنگته.
در کناری از خانه ما
اتاقیست سرد و آبی
تخت و گیتار کهنه ی من
عکس یک زن به دیواری
زنی زیباروی و خندان
یار من بود او دورانی
کنون من ماندم و من
گیتاری و سیگار و تنهایی
عشق من رفت به تن خاک
طعم شب نیست جز بیداری
هی عکس خندان بشنو از من
خواهمت دید روزگاری
دیگرم نیست نای ماندن
پایان آواز، آغاز رفتن
چاقویی پنهان ته گنجه
دستای سردم
رگ های سبزم.
یه غریبه با من تو این خونست که به تو خیلی شباهت داره
پیرهنی که تنشه مال توئه جای تو گوشی رو بر میداره
همون آهنگی رو که دوست داشتی با خودش تو خلوتش میخونه
ولی با من سرده با اینکه همه چیزو راجبم میدونه
این نمیتونه تو باشی مگه نه؟ خالی از تو فقط جسم توئه
هر جا که هستی منو میشنوی بگو این سایه هم اسم توئه
منو میبوسه و بی تفاوته، باورم نمیشه اینه سهمم
دیگه انگار بین ما چیزی نیست وقتی لمسم میکنه میفهمم
اولین بار بهش شک کردم وقتی دیدم که دروغم میگه
وقتی دیدم که به سمتش میرم از نگاش گرم نمیشم دیگه
یه غریبه که صداش مثل توئه ولی حرفاش مثله حرفای تو نیست
وقتی میشینه کنارم انگار دوست دارم بگم نشین جای تو نیست
این نمیتـــــــــــــــــــــــــونه تو باشی ….
رفاقتو تو حقه من امشب تموم کردی رفیق
گرفتی از من دستای عشقمو نامرد نارفیق
دارم میبینم اون روزو، نه اون تورو بخواد نه تو
نه راهه برگشت واسه من، نه راهه جبران واسه تو
چه حالی داشتم، حاله اون روزامو داری تو الان
تو دسته من بود، دستای اون که تو دستته الان
یه روز به حرفم میرسی، امروزو یادت بمونه
رفتنی میره میدونم، محاله یارت بمونه
نارفیق بودی برام آهای
نارفیق بودی برام آهای رفیقه بامرام
زخمه کاریتم نذاشته باله پروازی برام
دلتم خنک بشه، پره دستم جای تیغ
ضربه ی آخرتم، به هدف خورده دقیق
مــــــرامتو عشقه رفیق چشمامو گـــر یه کر کبود
بی معرفت شــدی ولی جواب خوبـــی ایـــن نبود
جواب کارت با خـــــــــدا فقط خــــــــــدا فقط همین
جونــــمو ازم گـــــــــرفت عشــــــقمو دیـــدم باهاش
اونــــــــکه جونشو میداد بهــــم مـــــــیگفت داداش.